- 22
- Nov
تاریخچه توسعه میله کششی فیبر شیشه ای اپوکسی ممکن است بخواهد به این موارد نگاهی بیاندازد.
تاریخچه توسعه میله کششی فیبر شیشه ای اپوکسی ممکن است بخواهد به این موارد نگاهی بیاندازد.
میله طراحی اپوکسی شیشه ای از الیاف آرامید با مقاومت بالا و الیاف شیشه آغشته به ماتریس رزین اپوکسی توسط پالتروژن در دمای بالا ساخته شده است. دارای ویژگی های استحکام فوق العاده بالا، مقاومت در برابر سایش عالی، مقاومت در برابر اسید و قلیایی، مقاومت در برابر خوردگی و سایر مقاومت در برابر درجه حرارت بالا عالی است. محصولات برای کارخانههای آلومینیوم الکترولیتی، کارخانههای فولاد، تجهیزات متالورژی با دمای بالا، تجهیزات الکتریکی UHV، میدانهای هوافضا، ترانسفورماتورها، خازنها، راکتورها، سوئیچهای ولتاژ بالا و سایر لوازم الکتریکی با ولتاژ بالا مناسب هستند.
در اوایل سال 1872، شیمیدان آلمانی A.Bayer برای اولین بار کشف کرد که فنل و فرمالدئید می توانند به سرعت توده های قهوه ای مایل به قرمز یا مواد چسبناک را در شرایط اسیدی ایجاد کنند، اما آزمایش متوقف شد زیرا نمی توان آنها را با روش های کلاسیک خالص کرد. پس از قرن بیستم، فنل به مقدار زیادی از قطران زغال سنگ به دست آمد و فرمالدئید نیز به عنوان نگهدارنده به مقدار زیاد تولید می شود. بنابراین محصول واکنش این دو جذابیت بیشتری دارد. امید است بتوان محصولات مفیدی را توسعه داد، اگرچه بسیاری از مردم زحمات زیادی را صرف آن کرده اند. ، اما هیچ یک از آنها به نتایج مورد انتظار دست پیدا نکردند.
در سال 1904، باکلند و دستیارانش نیز این تحقیق را انجام دادند. هدف اولیه ساخت لاک عایق به جای رزین طبیعی بود. پس از سه سال کار سخت، سرانجام در تابستان 1907، نه تنها لاک عایق تولید شد. و همچنین یک ماده پلاستیکی مصنوعی واقعی تولید کرد – باکلیت، معروف “باکلیت”، “باکلیت” یا رزین فنولیک است.
هنگامی که Bakelite تولید شد، تولیدکنندگان به زودی متوجه شدند که نه تنها می تواند انواع محصولات عایق الکتریکی را بسازد، بلکه می تواند مایحتاج روزانه را نیز بسازد. ادیسون (T. Edison) قبلا رکورد می ساخت و به زودی در تبلیغات اعلام کرد: هزاران محصول با باکلیت ساخته است. چنین محصولاتی، بنابراین اختراع باکلند به عنوان “کیمیاگری” قرن بیستم مورد استقبال قرار گرفت.
شیمیدان آلمانی Beyer نیز کمک زیادی به کاربرد باکلیت کرد.
یک روز در سال 1905، شیمیدان آلمانی Beyer آزمایشی روی فنل و فرمالدئید در یک فلاسک انجام داد و متوجه شد که یک ماده چسبنده در آن تشکیل شده است. او آن را با آب شست و نتوانست آن را بشوید. در عوض از بنزین، الکل و سایر مواد شیمیایی آلی استفاده کرد. حلال هنوز کار نمی کند. این باعث شد مغز Beyere ناخوشایند شود. بعداً، او تمام تلاش خود را کرد تا این چیز “آزاردهنده” را از بین ببرد. بیر نفس راحتی کشید و آن را در سطل زباله انداخت. داخل.
چند روز بعد، Beyere قصد داشت محتویات سطل زباله را بریزد. در این لحظه او دوباره قطعه را دید. سطح صاف و براق، با درخشندگی جذاب بود. Beyere آن را با کنجکاوی بیرون آورد. بعد از کباب شدن روی آتش، دیگر نرم نشد، روی زمین افتاد، نشکست، آن را با اره دید، نرم اره شد و بیر مشتاق بلافاصله فکر کرد که این ممکن است یک نوع ماده جدید بسیار خوب باشد. .